اولین پیک نیک محمدرضاجون
سلام پسرگلم خوبی عزیزم. روز جمعه 6 اردیبهشت وقتی 37روزت بودبرای اولین باربردمت پیک نیک البته نمیخواستم تا چهل روزت تمام نشده ببرمت بیرون ولی خیلی خسته بودم و به یه تفریح و استراحت نیاز داشتم. از شانس ما روز جمعه اینقدر هوا سرد بود که نمیشد از چادر بیارمت بیرون . هرچی هم که میاوردمت مجبور بودم با پتو و کلی لباس بیارمت بیرون . میخواستم ازت کلی عکس بگیرم که فقط تونستم چند تا عکس با خودم و بابات بگیرم و نشد که تکی ازت عکس بگیرم این هم عکس من وتو و بابایی.ولی با همه این احوال خیلی بهمون خوش گذشت .با دایی ها و مامان جون رفته بودیم بیشه عموحاج احمد(عمو مامانی ) بچه های عمو هم بودند کلی حرف زدیم و خندیدیم .نمیخواستم تا وقتی چهل روزت تموم بشه ...
نویسنده :
صفورا
22:03